هاي پسرك بايست
ببين دستانم را كه چگونه از هجوم زرد كلماتت كرخ شده
و مردمان چشمانم را كه پرسشگرانه سياهي چشمانت را مي كاوند
ولي دل خوش مدار...
بر زمين دامن نخواهم كشيد
چشمانم را نمين نخواهم ساخت
حتي دلم هم در خود نخواهد فشرد.
من مدتهاست به هماغوشي پلك هايم عادت كرده ام...
ببين دستانم را كه چگونه از هجوم زرد كلماتت كرخ شده
و مردمان چشمانم را كه پرسشگرانه سياهي چشمانت را مي كاوند
ولي دل خوش مدار...
بر زمين دامن نخواهم كشيد
چشمانم را نمين نخواهم ساخت
حتي دلم هم در خود نخواهد فشرد.
من مدتهاست به هماغوشي پلك هايم عادت كرده ام...
<< Home